اهلیزده
امروز 8 ساله شدم و پدرم بهترین هدیه عمرم را به من داد. همان چیزی که مدتهاست قولش را داده. یک سگ سفید کوچولو. البته به قول بابا فعلاً کوچولو، چون بزودی بزرگ خواهد شد. اندازه یک سگ واقعی. خیلی ناز است. دلم میخواهد بغلش کنم و شبها او را پیش خودم بخوابانم، ولی بابا […]