گوش نمیدی اصلا. دارم بهت میگم اون عصبانی بود یه چیزی همین طوری گفت، ولی تو داری هی کشش میدی.
…
من کی گفتم تو مقصری؟
…
نه ببین.
…
گوش کن یه دقیقه.
…
نه خیر من اصلا همچین حرفی نزدم.
…
آره. اینو راست میگی. بهت حق میدم.
…
معلومه حق میدم.
…
منم همین رو میگم. اون اشتباه کرد و نباید این حرف رو تو جمع میزد. از اولش هم دارم همین رو بهت میگم. ولی…
…
نه اتفاقا ولی داره.
…
ولی تو داری زیادی بزرگش میکنی.
…
آره بزرگ هست ولی نه این قدری که تو فکر میکنی.
…
من با اونم صحبت کردم. دیشب تا صبح داشتیم حرف میزدیم.
…
نه حالا تو هم پررو نشو. همه اش که راجع به تو نبود ولی آره راجع به تو هم زیاد صحبت کردیم. میدونی؟ اونم قبول داره اشتباه کرده.
…
دروغم چیه؟ میگه قبول داره اشتباه کرده ولی آخرش همین حرف من رو میزنه.
میگه من استحقاق این برخورد رو نداشتم.
…
نه دیگه قبول کن.
…
میدونم تو هم عصبانی بودی ولی میتونستی کمی درکش کنی.
…
همون دیگه. نمیتونستی این حرف رو اون شب نگی؟
…
چه میدونم میذاشتی واسه یه وقت دیگه.
…
قبول کن وقت نشناسی برادر من. وقت نشناس. تو که میبینی اون چقدر عصبی و بهم ریخته است.
…
حالا دلیلش هر چی میخواد باشه. تو که میدونی اون الان اعصاب نداره نباید این حرف رو بهش میزدی.
…
بله تموم شد و رفت.
…
من درکت میکنم. باور کن میدونم چی بهت گذشته. باورت نمیشه ولی من تمام اون مدت نگرانت بودم. یعنی نگران هر دوتون بودم. آدمم دیگه میفهمم این چیزا رو.
…
بله مثل روز روشن بود. من چشمای تو رو ببینم تا تهش رو میخونم.
…
نه اون بهم نگفت.
…
منم بهش نگفته بودم. خودش میدونسته.
…
خب نخواسته بروت بیاره. میشناسیش دیگه. یه کم تخسه.
…
بد یا خوب بهر حال جفتتون عین همید!
…
من که میدونم تو از همون روز اول عاشق همین اخلاق گندش شدی.
…
بله و اینم میدونم از کی نگاههاتون نسبت به هم فرق کرد؟
…
نه من، که همه دانشکده هم میدونستن؟
…
دیگه دیگه.
…
یادته؟ بطری بازی. پارک ملت. قیفی متری. بازم بگم؟
…
فقط خواستم بدونی اینجا همه حواسشون بهت هست.
…
باشه گیریم من چون دوست صمیمیشم. بقیه رو چی میگی؟
…
من چرا باید بهشون گفته باشم؟ مگه خرم.
…
باشه بابا تو خوبی. اصلا من گفتم. چه بحثیه که الان دارم با تو میکنم. حرف من چیز دیگه بود.
…
منم یادم رفت ولی دیگه مهم نیست. خلاصه زنگ زده بودم که فقط همینها رو بهت بگم. بگم که هر دوتون اشتباه کردید و الان هم عین بچههای خوب بیاید روی هم رو ببوسید و تمومش کنید.
…
باشه الان نبوسید ولی خیلی هم کشش ندید.
…
گفتم که اون دختره مثل خودت تخسه. اگه بخوای بذاری به امیدش که تا وقتی موهاتون سفید بشه همین طوری قهر میمونید.
…
چون تو باز یه کم عاقلتر از اونی.
…
خب حالا دور برندار. گفتم یه کم.
…
چون میدونم بینمون هنوز یه حرمتی باقی مونده که بخاطرش حاضر نباشی روی من رو زمین بزنی.
…
مطمئنم داری دروغ میگی مثل سگ.
…
مطمئنم دیگه.
…
گفتم که من آدم شناسم. چشمات رو ببینم تا تهش رو میفهمم.
…
واسه تو حتی لازم نیست چشمات رو ببینم. از همون صدات هم معلومه.
…
چون روی شما اختصاصی کار کردم و مثل کف دست میشناسمت.
…
چطور نداره؟ وقتی پای صمیمیترین دوستم وسط باشه نمیتونم ریسک کنم.
…
معلومه که مربوطه. من از باباش بیشتر نگرانشم.
…
بله تحقیقات وسیع!
…
دیگه چطوریش به شما مربوط نیست. ما هم آدمای خودمون رو داریم.
…
نه بابا اون بدبخت تحقیق دانشگاهش رو هم میده بیرون. بیاد واسه من تحقیق کنه!
…
آره، اگه به اون گفته بودم که کل دانشگاه رو پر میکرد!
…
تو چی کار داری؟ اصلا خودم شخصا تحقیق کردم.
…
بهم نمیاد؟ اومدم تو محله از تک تک همسایههاتون آمار گرفتم.
…
بیشعور!
…
نه خیرم. اتفاقا همسایههای با فهم و کمالاتی دارین.
…
میخوام صد سال سیاه باور نکنی. به درک.
…
ایناش مهم نیست. مهم اینه که آمار ریز و درشتت رو دارم.
…
بلوف میزنی. اگه دست از پا خطا کرده بودی میفهمیدم.
…
اینم دروغه. تو از پس همین بر بیای خیلی زرنگی.
…
من چه کار قبلت دارم. الانت رو میدونم که پاکی.
…
اگه هدفت فقط دونسته که باید خدمتتون عرض کنم که بله از همه اشون خبر دارم.
…
واسه چی باید بهت ثابت کنم.
…
یعنی تو به حرفم اعتماد نداری؟
…
به درک!
…
باشه ولی فقط همین یک سوال رو جواب میدم و تمام. میم شیمی. حله؟
…
کف کردی ها؟
…
حالا که حال کردی اینم بگم که دیگه کف و خون قاطی کنی! اون باغچه تو کلاردشت!
…
نترس کسی نمیدونه.
…
نه نگفتم.
…
به اونم نگفتم. مگه دیوونهام.
…
نگفتم چون میدونستم همهاش تموم شده و مال گذشتههاست.
…
اتفاقا من بیشتر از همه به فکر اون بودم که ناراحت نشه. چون میشناسیش که. نمیخواستم همین اول کار بهت بدبین بشه.
…
دیگه دوست مثل ما کم پیدا میشه. ولی کیه که قدر بدونه؟!
…
شوخی کردم بابا. اونم اگه بود همین کارها رو واسم میکرد. ما از دو تا خواهر بهم نزدیکتریم.
…
نه تو هنوز نشناختیش. یه کم بگذره میفهمی چه جواهریه.
…
باشه ولی پررو نشی ها.
…
آره تو هم پسر خوبی هستی. مطمئنم که بهم میاید.
…
الکی نمیگم. واقعا از یه جهاتی شبیه همید.
…
نه بابا بغض چیه. یهو آب دهنم پرید تو گلوم یه کم صدام گرفت.
…
خب دیگه من باید قطع کنم خیلی طولانی شد. الان شک میکنه. آها راستی نگفتم بهت که بهش نگفتم دارم با تو صحبت میکنم. سوتی ندی یهو.
…
آره حواست باشه. خب حالا کی شما رو با گل و شیرینی زیارت کنیم؟
…
باشه خسیس. فقط گل بگیر.
…
منت کشی کدومه. وظیفهاته.
…
پس این همه مدت یاسین میخوندم.
…
شوخیهات رو بذار برای بعد از آشتی کنون. جدی باش یه کم.
…
باشه این دفعه تو پا پیش بذار دفعه بعدی اگه باز از این اتفاقا افتاد، این بار اونو با گل و شیرینی میفرستم در خونهتون. راضی شدی؟
…
قول دادی هااا.
…
خب باشه قول بده.
…
آفرین پسر گل. کی میای؟
…
آره آخر هفته خوبه. با ماشین بیا که بعدش با هم برید یه وری.
…
نه این دفعه رو خودتون دوتا برید. من دفعه بعدی باهاتون میام.
…
نه تعارف نمیکنم. فکر میکنم بعد این اتفاقات با هم تنها باشید بهتره.
…
خب حالا خودت رو لوس نکن.
…
بسه دیگه. ببین، من باید برم. شبت خوش. دوباره تاکید نکنم. حواست هست؟
…
آره قربونت. مراقب خودت باش.
…
خداحافظ!