ملاقات با جن در محیط مجازی

در قدیم که علم کمتر پیشرفت کرده بود وقتی اتفاقاتی می افتاد که دانش بشر به آن نمی رسید معمولا برای توضیحش از عباراتی استفاده می کردند که ما امروزه آن را خرافات می دانیم. مثلا مرگ نوزاد را که احتمالا به دلیل بیماری یا مشکلات مادرزادی بوده به موجودی به نام آل، آپنه تنفسی در خواب را به بختک، توهمات خود در تاریکی را به جن و هر کثیفی و بیماری را به شیطان نسبت می دادند. همه این موجودات در دنیای امروز اثبات نشده و غیرعلمی محسوب می شوند، هر چند که هنوز کسانی هستند که به آنها اعتقاد دارند. با این حال برای تمام اتفاقات که روزی ترسناک، عجیب و خارق العاده به نظر می آمد، دانشمندان امروزه دلیل علمی آورده اند و اگر چیزی هنوز هم عجیب باشد معمولا توسط عده ای انکار می شود. برای عده ای کل نظام هستی قانون مند و شناخت پذیر است و نمی توانند رخدادی را خارج از این نظام قبول کنند و اگر مطمئن به وجود چنین اتفاقاتی بشوند حتما سعی در تبیین آن منطبق با نظام موجود خواهند کرد و مطمئن هستند که موفق می شوند. دیگر توسل به سحر، جادو، جن، شیطان، خدا، معجزه و هر تبیین مشابهی برایشان معنایی ندارد و تمام اینها را به فیزیک، شیمی، نجوم، پزشکی و سایر علوم تجربی تبدیل کرده اند.
البته اینها فقط برای کسانی است که به علوم تجربی ایمان دارند و همه چیز را از دایره تجربه گرایی نگاه میکند. برای عامه مردم این موضوع صدق نمی کند و شاید اعتقاد به ماورا و آنچه خرافه اطلاق می شود، هنوز در بین عده زیادی وجود داشته باشد. برای مومنین به ادیان الهی بسیاری رخدادها به معجزه، الهام، وحی یا مواردی این چنینی نسبت داده می شود. برای برخی وجود جن کاملا پذیرفته شده است و برخی اثر سحر و جادو و طلسم را باور دارند. برای این افراد جهان جای مرموز و ناشناخته ایست که در آن می تواند اتفاقاتی رخ دهد که ممکن است هیچ دلیل منطقی و علمی برایشان وجود نداشته باشد.
شاید چنین برداشتهایی به دلیل عدم تسلط این افراد بر بسیاری از علوم است. این که نمی دانند چه قانون کلی بر آن حاکم است و مبدا و منشا آن کجاست. شاید دلیل اصرار دانشمندان بر یافتن مبدا هستی و نحوه به وجود آمدن آن، افزایش تسلط بر قانون کلی حاکم بر کل این جهان است. شاید یافتن چنین قانونی که در فیزیک به همه چیز معروف است به انسان قدرت تبیین بیشتری بدهد و او بتواند کل جهان را در زیر ذره بین علم گرایی خود قرار دهد و دیگر جایی برای نامحسوسات و ماورالطبیعه باقی نگذارد. در چنین وضعیتی دیگر هیچ رخداد عجیبی که نتوان آن را به صورت علمی بررسی کرد وجود نخواهد داشت و اگر کسی با چنین مساله ای مواجه شود آن را به جهل خود نسبت می دهد نه ماهیت ناشناخته جهان.
برای فهم درست این اتفاق می توان دنیایی را مثال زد که ساخت دست بشر و کاملا تحت کنترل اوست. مثلا کامپیوتر و فضای مجازیی که به واسطه آن بوجود آمده. بسیاری با اتفاقات عجیب و ناگهانیی هنگام کار با کامپیوتر یا گوشی مانند خاموشی ناگهانی، پاک شدن خودبه خودی یک برنامه، پیغام های خطای عجیب و … مواجه شده اند و هیچ کس حتی خرافی ترین افراد هم، چنین اتفاقی را به جن یا موجودات ماورایی نسبت نمی دهد و فورا سعی در کشف علت آن می کند و اگر نتواند، آن را به خرابی، ویروسی شدن یا مشکلات نرم افزاری نسبت می دهد. این نوع نگاه بدلیل احساس تسلط بر این وسیله است. حتی اگر نداند کامپیوتر چطور کار می کند، بدلیل این که می داند چطور و توسط چه کسانی ساخته شده، مطمئن است که از اساسی علمی پیروی می کند و اتفاقی عجیب و غیرعلمی در آن محال است رخ بدهد. پس هر کنش آن حتما دلیلی دارد که او از آن آگاه نیست.
چنین احساس تسلطی در مورد جهان نیز، برای برخی از دانشمندان وجود دارد اما برای بسیاری هنوز این تسلط احساس نمی شود و گمان می کنند هر چقدر هم پیشرفت کنیم، بخشی از جهان برای همیشه ناشناخته و دور از دسترس انسان باقی خواهد ماند.
حال، اینکه آیا بشر به جایی خواهد رسید که کل هستی و قوانینش در پیش رویش فرمول بندی شده باشد یا نه، بخش زیادی از آن دور از دسترس و علمش تا همیشه باقی می ماند، سوالی است که نمی توان به راحتی به آن پاسخ داد و تنها باید صبر کرد و منتظر آینده بود.

Amir Hojati بودنی در مسیر شدن
وبسایت http://amirhojati.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برگشت به بالا