فال گوش – زخم

الکی بحث رو عوض نکن. گفتم کجا بودی؟

چند باره دارم زنگ می‌زنم.

چهار ساعت تو دستشویی بود؟

من رو بازی نده. میگم از ظهر تا الان صد باره دارم زنگ می‌زنم.

مثل بچه آدم، راستش رو بگو تا ولت کنم.

تا وقتی راستش رو نگی ادامه میدم.

فکر کردی من یک بچه دو ساله‌ام.

خر خودتی.

اگه جوابم رو ندی بدترم میشه.

تو مثل آدم رفتار کن تا منم مثل آدم جوابت رو بدم.

سوالی که ازت می‌پرسم… سوالی که ازت می‌پرسم رو درست جواب بده. کجا بودی؟

مگه چند ساعت می‌ری حموم؟

میگم مثل آدم جواب بده.

با این حرف‌ها خر نمی‌شم. فقط جواب من رو بده.

کارم همینه.

تا وقتی بهم نگی چرا جواب نمی‌دادی هیچ حرفی باهات ندارم.

نذار اون روی سگم بالا بیاد.

جوابم رو بده تا کاریت نداشته باشم.

دیوث عوضی، میگم نمی‌خوام چیز دیگه بشنوم. فقط اون گاله رو باز کن بگو چه گهی می‌خوردی؟

از ظهر تا الان با کدوم هرزه‌ای بودی؟

اگه با کسی نبودی چرا اون گوشی صاحاب مرده‌ات رو جواب ندادی؟

شاید می‌خواستم خبر مرگمو بهت بدم.

خفه شو. اگه آدم بودی حداقل یه پیام می‌دادی.

با اون زنیکه بودی، ها؟

با همون بی‌ناموس؟

زر نزن خودت میدونی دارم کی رو می‌گم؟

این جوری که جواب می‌دی دلم میخواد بیام خفه‌ات کنم.

لال می‌شی یا نه؟

فقط جواب من رو بده. با کدوم حروم زاده‌ای بودی؟

غلط کردی. مثل سگ داری دروغ میگی.

پس چرا یه پیام ندادی؟

زر نزن. فکر کردی نفهمیدم خودت خاموش کرده بودی. اولش یه زنگ خورد.

یه جوری حرف می‌زنی انگار یه بچه دو ساله‌ام.

خب باشه قبول. چرا با گوشی یکی دیگه پیام ندادی؟

چقدر هم شما غیرتی هستی.

بله. چرا اعتماد نداشته باشم. شما اصلا قابل اعتمادترین پسر دنیا هستی!

الدنگ. هنوز یک ماه هم از گند قبلیت نگذشته.

الان میام سوتفاهم رو میکنم تو حلقت تا بفهمی.

زر نزن. فکر کرده من بچه‌ام. ببین … ببین … من 10 تا مثل تو رو درس میدم. نگات بکنم میفهمم سرت کجا گرمه.

به روت نمیارم بلکه خجالت بکشی.

آره. بهت خندیدم این طوری هار شدی.

کاری نکن از کرده خودت پشیمون بشی.

حالا از ما گفتن بود.

باشه وایسا ببین.

با من در نیوفت.

فکر کردی بچه دو ساله‌ام که با این حرف‌ها بترسم.

تو عن من هم نیستی.

بله به هیچ جام حسابت نمی‌کنم.

نه خیر. حالم خیلی هم خوبه.

فکر کردی به خاطر توی چسو خودم رو ناراحت می‌کنم.

عنتر من دلم برات سوخت.

بله. کی بود التماس میکرد.

تو اون شب تو ماشین دستم رو نبوسیدی.

اون شب من چی بهت گفتم؟

جواب من رو بده. چی بهت گفتم؟

الان تکرار نشده؟! بیا تو چشمام زل بزن بگو تکرار نشده.

مثل سگ دروغ می‌گی.

باشه قبول. حالا بگو امروز کدوم گوری بود؟

اگه صادقی راستش رو بگو دیگه. با کدوم عنی بودی؟

نه این جوری فایده نداره. تو آدم نمیشی.

ترکت کنم؟ احمقم مگه. ولت کنم بری هر غلطی دلت خواست بکنی.

آدمت می‌کنم. وایسا ببین.

آره وایسا ببین چی کارت می‌کنم.

بابک! کاری می‌کنم به گه خوردن بیافتی.

التماسم هم بکنی فایده نداره.

باشه می‌بینیم. این دفعه باید پام رو ببوسی.

آره! برو اینا رو به کسی بگو که ندونه.

دیگه من تو این سه سال از خودت هم بهتر می‌شناسمت.

غلط کردی. تو خودت رو هم نمی‌شناسی.

حتی چیزهایی که از خودم بهت گفتم هم یادت نمونده.

تو اصلا می‌دونی من چه دردهایی تو زندگیم کشیدم؟ تو اصلا این چیزها رو می‌فهمی؟

همش فکر خودتی. اگه یه لحظه درکم می‌کردی اینقدر عذابم نمی‌دادی.

به تو هیچ ربطی نداره که دارم گریه می‌کنم یا نه. مگه واسه‌ات اصلا مهمه. من بمیرم هم تو عین خیالت نیست.

(با فریاد همراه با بغض) بهم الکی نگو “عزیزم”. حالم از این جمله‌ات بهم می‌خوره.

خفه شو. خفه شو. خفه شو.

دیگه نمی‌خوام صدات رو بشنوم. من الان درد دارم. ولی تو هیچی ازش نمی‌فهمی. …
الکی نگو درکت می‌کنم. تو هیچ حسی نداری.

همه‌تون مثل همید.

نمی‌خوام.

هیچی نگو.

بابک میگم هیچی نگو.

به جای این حرف‌ها الان پاشو بیا اینجا.

خفه شو. اگه راست می‌گی الان پاشو بیا.

واسه من بهونه نیار. من خر نمی‌شم. میگم همین الان پاشو بیا.

بیا دنبالم بریم بیرون.

هر جا. فقط با اون ماشین کوفتیت بیا.

نمی‌فهمی؟ میگم من بهت احتیاج دارم. دلم می‌خواد الان کنارم باشی.

آره من الان هیچی نمی‌فهمم. میای یا نه؟

من رو نپیچون. یا الان یا هیچ وقت؟

نیای دیگه عمرا اسمت رو بیارم.

دستت به جنازه‌ام هم نمی‌رسه.

نمی‌خوام چیز دیگه‌ای بشنوم. فقط بگو میای یا نه؟

به خدا خودم رو می‌کشم. شوخی نمی‌کنم. می‌دونی که جدی‌ام.

کِی؟

گفتم کی؟

نه همین الان.

دیوث میگم همین امشب می‌خوام ببینمت. اگه نیای دیگه فردا مردم.

شک نکن. می‌تونی امتحان کنی.

از سگ کمترم اگه بذارم دیگه کسی نجاتم بده.

من نمی‌دونم چرا دارم با تو بحث میکنم. الان که قطع کردم یک ساعت فرصت داری برسی اینجا. وگرنه تا آخر عمرت خودت رو نمی‌بخشی.

چه کاری داری؟

صبح برو.

من این حرف‌ها حالیم نیست.

حروم زاده مگه نگفتی امروز حموم بودی؟ دیدی داری مثل سگ دروغ میگی.

من دارم اینجا نابود میشم تو می‌خوای بری دوش بگیری؟

باشه حمومت مگه چقدر طول می‌کشه؟

بابک تا دو ساعت دیگه اینجایی هاا.

به جون مادرم نیای جنازه‌ام رو باید ببری.

زنگ بهت زدم جواب بده. خاموش باشه یا ریجکت کنی دیگه تمومه.

نیم ساعت دیگه بهت زنگ میزنم. باید تا اون موقع راه افتاده باشی.

من این حرف‌ها حالیم نیست.

وقتی اومدی می‌فهمی.

می‌خوام تکلیفم رو باهات یکسره کنم.

ببین… ببین… فکر نکن یادم رفته. وقتی دیدمت باید بگی ظهر چه غلطی می‌کردی.

لازم نکرده فقط سریع بیا.

باشه برو.

دیر نکنی.

قربانت.

Amir Hojati بودنی در مسیر شدن
وبسایت http://amirhojati.ir

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برگشت به بالا